۱۳۹۲ شهریور ۷, پنجشنبه

باتلاق سوریه و هارت و پورتهای خامنه ای

نقش جمهوری اسلامی و علی خامنه ای در وضعیت امروز سوریه بر همگان واضح است. همه می دانند که خامنه ای چگونه در سودای حفظ اسد مشغول حمایت همه جانبه از دولت جنایتکار وی می باشد. بشار اسد تنها نیست و اگر امروز سوریه به یک میدان جنگ تمام عیار تبدیل شده است و روزانه صدها بیگناه زیر تانک و توپ های اسد از بین می روند، خامنه ای نیز در آن شریک است. علی خامنه ای می داند اگر سوریه را از دست بدهد، میبایست تخت سلطنت را رها کند و به دنبال یافتن یک سوراخ موش باشد. 

اگر جمهوری اسلامی میلیاردها دلار به بشار اسد کمک می کند و اگر سگان سپاهی اش را برای انجام جنایت بیشتر روانه ی سوریه می کند برای این نیست که منحصرا دلش به حال بشار اسد می سوزد، بلکه برای این است که نابودی اسد، نابودی خامنه ای را ترسیم و تسهیل می کند.

فکر می کنید چرا مهدی طائب مسول قرارگاه ضد مردمی عمار صراحتاً اعلام می کند که سوریه استان سی و پنجم ایران است و حفظ آن از حفظ خوزستان هم مهمتر است؟ و چرا پس از حمله ی شیمیایی بشار اسد، حسن روحانی و دولتش همگام با خامنه ای به دفاع بی چون و چرا از وی پرداخته اند؟ 

اینها بخوبی می دانند، سقوط بشار اسد، سقوط سرمایه گذاری های جمهوری اسلامی در امر پرورش تروریسم و صدور ارتجاع در منطقه است. حکومت جمهوری اسلامی بدون این اهرم ها، جایی برای بقا ندارد و از این رو حفظ این اهرم ها که امروز در حفظ حکومت بشار اسد خلاصه می شود در اولویت اول جمهوری اسلامی قرار می گیرد.

خامنه ای از ابتدای قیام در سوریه به هر جنایتی دست زد تا بتواند شعله قیام مردمی را خاموش کند و گماشته خود بشار اسد را در مسند قدرت نگاه دارد. از ارسال کمک های لجستیکی گرفته تا ارسال پول نقد و فرستادن پاسداران و آدم کشان سپاه و تا بکار گیری گروه تروریستی حزب الله لبنان، خامنه ای همه را انجام داد ولی قیام مردم سوریه نه تنها خاموش نشد بلکه شعله ور تر شد به طوری که حکومت بشار اسد هر روز بیشتر از دیروز منزوی و مورد نفرت مردم سوریه و جهان قرار گرفت. 

رژیم بشار اسد با حمایت های جمهوری اسلامی در طول یک سال گذشته چندین بار از سلاح شیمیایی به صورت محدود بر علیه مخالفان استفاده کرد و هر بار وقتی بی عملی جامعه جهانی را مشاهده کرد برای استفاده مجدد از آن جری تر شد. بشار اسد در هفته گذشته بالاخره اشتباه تاریخی را انجام داد و در حومه دمشق به استفاده از سلاح شیمیایی در مقیاس نسبتاً وسیع دست زد که به کشته شدن بیش از هزار زن و کودک و مرد سوری منجر شد.

انتشار تصاویر قتل عام مردم بی دفاع و بویژه کودکان بیگناه سوری توسط سلاح های شیمیایی بشار اسد جنایتکار بالاخره پس از دو سال وجدان جامعه جهانی را تکان داد و اکنون اعتلافی گسترده، از کشورهای عربی گرفته تا ژاپن و استرالیا و کشورهای غربی برای وارد ساختن یک ضربه اساسی به ماشین آدم کشی رژیم بشار اسد در حال تشکیل است.   

خامنه ای در سوریه همه کارتهای خود را بازی کرد به صورتی که اکنون دست خامنه ای خالی است و در حالی که یک حمله نظامی به رژیم جنایتکار بشار اسد در آینده ای نزدیک بسیار محتمل است، خامنه ای مفلوک به ناچار به هارت و پورت وگزافه گویی روی آورده است. 

خامنه ای در دیدار با هیات دولت منتصب، دخالت آمریکا در سوریه را فاجعه ای قطعی برای منطقه خواند و عنوان کرد منطقه مثل انبار باروت است و هیچ آینده ای را نمی توان پیش بینی کرد. البته او نگفت که حمایت بی دریغ مالی و لجستکی از دیکتاتور سوریه و مشارکت در کشتار مردم بیگناه با سلاح های شیمیایی آیا فاجعه ای قطعی برای شخص خودش هست یا نه! 

خامنه ای و رژیم جمهوری اسلامی با حمایت های همه جانبه از قصاب دمشق راهی برای بازگشت ندارند و با  گره زدن سرنوشت خود به بشار اسد همگی در باتلاقی فرو رفته اند  که انتهای کارشان همانند همه جنایتکاران، مدفون شدن در زباله دانی تاریخ است.     

-----